Tuesday, July 13, 2010

طاهر

از وقتی دیگر ملیحه با طاهر نیست ، قد کرمهای خاکی باغچه از قد ته سیگارهای طاهر بلند تر شده . جیغ سکوت، صبح ها افکار ملیحه را می بلعد و از دیوارها هم کمتر سر وصدای همسایه های جدید گوشهایش را می درد. اما شب ها با آمدن هر آدم جدید، پچ پچه های همسایه های فضول سوت ممتدی را در فضا می چرخاند.هنوز پاییز نرسیده ، برگ های پوسیده صورت باغچه را ترمیم می کنند. بوی تعفن دور و بر ملیحه را برداشته و ریه های فرتوتش زیر سنگینی آن قد خم کرده است.بوی بنفشه هایی که طاهر در باغچه کاشته، زیر خاک ریشه کرده است.
دلتنگی طاهر مثل آتشفشانی درون ملیحه خوابیده است و داشت پاک یادش می رفت که صدای طاهر هنوز لای بوی بنفشه ها می پیچد. یاد طاهر سدبندان چشماهای خاکی اش را می شکند. کاش هایی که همگی طاهر داشتند، در ذهنش زنده می شود و می میرد. کاش طاهر... کاش طاهر... کاش طاهر... کاش هایی که سیمای طاهر را در دنیای ملیحه منعکس نخواهند کرد.

همان موقع پروانه ها ملیحه را دور می زنند و دورتر ها، پشت کانال آب که زمین را اریب قطع کرده ، شاخکهایشان طاهر را لمس می کنند. جایی میان سلول های مغزش - که زیر آفتاب درد می کند - خاطره هایی جرقه می زنند. از آنروز که صدای الرحمان پارچه سیاه روی در خانه را می لرزاند، شهریورها می گذرد. شیشه گلاب در دستش بی قراری می کند و مثل سیر و سرکه در خود می جوشد. شیارهای کف کفش طاهر، چرکی سالها زندگی او را کنار قبر ملیحه می آورند. انگشتانش بسان آبدزدکی که زیر آب می لغزد ، خاک روی نوشته های سنگ قبر ملیحه را لای شیارهای خود می کشند . اثر انگشتانش جواب سوال مرگ ملیحه را روی قبرستان جای می گذارد. ملیحه آرام با آن سوال در ابدیت خانه اش خوابش می برد و کلاغ ها ، مثل همیشه دست جمعی، لاشه طاهر را تا دم در قبرستان بدرقه می کنند.

تقدیم به
بیژن نجدی (۲۴ آبان ۱۳۲۰ در خاش - ۳ شهریور ۱۳۷۶ در لاهیجان) که هنوز برایم زنده است

عباس رجب سلمانی
تیر و مرداد 1389

11 comments:

  1. عالی بود عالی

    ReplyDelete
  2. عالی بود عالی

    ReplyDelete
  3. vaghean ghashnag neveshti

    ReplyDelete
  4. دستت درد نکنه با این وبلاگ درست کردنت
    با این رنگ زمینه کمتر چشمم دراومد موقع خوندن،رنگ این قشنگ تر بود ولی حال و هوای قبلی رو بیشتر پسندیدم

    ReplyDelete
  5. واقعاً که عالی بود

    ReplyDelete
  6. تصویر پردازیت فوق العاده است،به خصوص شروع داستانت عالی بود،ولی حال و هواش یک غمی داشت...

    ReplyDelete
  7. perfect. it's really perfect

    ReplyDelete
  8. سلام عباس
    به قول معروف.....م ا وووووو
    اوش

    ReplyDelete
  9. الان دارم بهش فكر مي كنم...

    ReplyDelete
  10. فراخوان بین المللی شعر امیدOctober 2, 2010 at 11:31 PM

    بنياد ژاله اصفهانی برگزار مي كند:
    "جايزه ي سال 2010 شعر امید"


    با توجه به اينکه بنياد ژاله در شهر لندن مستقر است، شاعر برگزيده برای شرکت در مراسم دريافت جايزه با هزينه ی بنياد به اين شهر دعوت خواهد شد.
    سال گذشته آقای محمدجواد آسمان از ايران با تشخيص هيات داوران به عنوان مقام اول اين مسابقه انتخاب شد و بنياد در تلاش است تا ايشان بتواند در مراسم امسال بنياد كه آذرماه امسال شرکت و جايزه ی خود را دريافت کند.
    شعرهای ارسالی بايد در ساختارهای کلاسيک و مدرن شعر فارسی باشد.
    با توجه به هدف اصلی اين مسابقه شرط سنی شرکت کنندگان در مسابقه، زير سی سال است (متولدين 22 اکتبر 1980 يا اول آبان 1359 به بعد).
    شعرهای ارسالی بايد شامل ده نمونه از اشعار کلاسيک و مدرن باشد. حداقل يکی از آثار بايد شعرکلاسيک باشد.
    آثار بايد تا تاريخ 6 نوامبر 2010 معادل 15 آبان 1389 به دبيرخانه بنياد به آدرس:
    javanan@jalehesfahani.com
    رسيده باشد.
    ذکر دقیق نام، نام خانوادگی، تاريخ تولد و آدرس محل سکونت ضروری است.
    اسامی هيات داوران که شامل شاعران و منتقدان ادبی است به شرح زير است:
    اسماعيل خوئی، هادی شفيعی، عنايت فانی، محمود کيانوش، لعبت والا وشاداب وجدی.
    در تاريخ 27 نوامبر در سالن اجتماعات دانشکده ی مطالعات شرقی و آفريقایی دانشگاه لندن در يک مراسم ويژه نفر اول جايزه ی امسال معرفی می شود.
    تمامی رسانه هایی که فراخوان شعر بنياد ژاله اصفهانی را اطلاع رسانی نمايند،
    از حاميان اين جايزه محسوب شده و از آنان قدردانی خواهد شد.
    علاقه مندان می توانند با هيات عامل بنياد با آدرس يا تلفن زير تماس حاصل نمايند:
    تلفن:
    00447957348112
    ايميل:
    bonyad@jalehesfahani.com
    سايت بنياد ژاله اصفهاني:
    www. jalehesfahani.com

    ReplyDelete